جوان، امید به کلی از خلق منقطع کرده و مال و جاه رفته و قبول نمانده و دین به دست نیامده و دنیا رفته، به هزار نیستی و عجز در مسجدی خراب شد و روی برخاک نهاد و گفت: خداوندا! تو میدانی و می‌بینی چگونه رانده شدم و هیچ کسم نمی‌پذیرد و هیچ دردی دیگر ندارم الا درد تو و هیچ پناهی ندارم الّا تو»

~ تذکرةالاولیا

و هیچ پناهی ندارم الّا تو.

تو ,ندارم ,الّا ,پناهی ,رانده ,شدم ,و هیچ ,هیچ پناهی ,ندارم الّا ,پناهی ندارم ,چگونه رانده

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دفتر کار مجازی دهکده سنگ صمد نیکروان هنرستان هتلداری و جهانگردی هما دنیای من آنلود سرا دانلود آهنگ های شاد اندی آموزش تعمیرات تجهیزات پزشکی در خراسان شمالی تصفیه آب صنعتی نمونه سوالات استخدام بانک رفاه - آپدیت سال جدید کتابخانه عمومی شهید حسینی طباطبایی شهرستان زهک